اندیشه ام از تو سبز و آباد شده / از جهل وغم این فکرتم آزاد شده
در مکتب پاک و شاد استاد ببین / غم رفته زجانم و دلم شاد شده
روزت مبارک
.
.
در مکتب تو همیشه شاگردم من / دور از رخ تو همیشه پر دردم من
در فصل بهار و روز استاد ببین / بی نور معلم این چنین زردم من
.
.
آموزش عشقم از همین مکتب توست / اندوخته ی سوادم از این لب توست
گفتم که مریضم و بیا بستر من / چون عامل دردم این غم و این تب توست
.
.
با این گچ عشق تخته ی جانم زن / خطّی ز کلام خود به ایمانم زن
صد درس در این کلاست آموخته ام / یک درس ز عشق جان ویرانم زن
.
.
روزهای اول تحصیل درمکتب عشق مدام با خودم مرور میکردم
عشق یعنی حاصل جمع دل عاشق و معشوق
عشق یعنی ضرب در ضربان یار
کاش ازعشقم در پرانتز نگهداری میکردم
افسوس که دیر شده و در عاشقی مشروط شدم
روزت مبارک